loading...
یه دل . . .
sina بازدید : 201 پنجشنبه 31 شهریور 1390 نظرات (0)
عشق اونیه که به خاطر اون تموم قانونای روزگار رو زیر پا میذاری و به جاش ناهنجاریهای شیرین زندگی 
رو جایگزینش میکنی
عشق اونیه که وقتی خیلی ناراحتی یا دلت میخواد مث ابر بهاری گریه کنی اون میشه سنگ صبورت و اغوشش 
میشه پناهگاهت و شونه هاش برات تکیه گاهی برای اشکهات
عشق اونیه که شبها با یاد اون میخوابی با یاد اون غذا میخوری با یاد اون حتی اهنگ گوش میدی
عشق اونیه که شبها قبل از خوب با رویای با او بودن چشماتو روی هم میذاری
عشق اونیه که شبها موقع خواب دوست داری سره اون کنار سر تو باشه 
عشق اونیه که شبها دستاتو زیر بالش یا زیر بغلات پنهون میکنی تا کمبود دستای گرمشو کمتر حس کنی
عشق اونیه که دوست داری بوی عطر بدنش بشه تک تک نفسهات
عشق اونیه که میخوای اون بشه ماه مهتاب شبها و خورشید روشنای زندگیت
عشق اونیه که لدت همیشه بهونه ی اونو میگیره هر چند میدونی که دیدار او غیر مقدوره
عشق ا ونیه که براش بی تابی میکنی و نا خود اگاه بدنت براش میلرزه 
عشق اونیه که هر جا میری دوست داری اونم همراهت باشه 
عشق اونه که هرکجا میری دوست داری براش سوغاتی بخری حتی اگر هم نتونی بهش بدی
عشق اونیه که تمام حرفها و درد و دلت را دوست داری برای اون بگی 
عشق اونیه که تو دوست داری اولین کسی که از پیروزیعات با خبر میشه اون باشه 
عشق اونیه که هر یادگاری یا دست نوشته ای از اون از دنیا با ارزش ترمیشه برات 
عشق اونیه که موقع درد وقتی اونو میبینی ددت فراموشت میشه 
عشق اونیه که به خاطر شنیدن صداش حاضری خیلی از ارزش هارو زیر پات بذاری 
عشق اونیه که تو موقع شادیهات دوست داری اونم کنارت بود و سهمی از این خوشیهارو داشت 
عشق اونیه که حاضری به خاطر اون به تموم دنیا حتی به ادما دروغ بگی 
عشق اونیه که به اون اختیار تام میدی تا وارد حریم خصوصیه زندگیت بشه
عشق اونیه که اون تموم فکر و ذکرت میشه 
عشق اونیه که اسمون سیاه دلت با قدوم اون رنگین کمان میشه
عشق اونیه که برای دیدنش لحظه شماری میکنی 
عشق اونیه که موقع دلتنگیهات مث ابر پر بارون اسمون دلت رو تصاحب میکنه 
عشق اونیه که از دوری اون قلم دست میگیری و هر چه احساسه رو روی یه تیکه کاغذ میاری
و عشق اونیه که هیچ وقت نمیتونی فراموشش کنی حتی اگه اون ترو فراموش بکنه


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
این روزا گاهی دلم برای خودمم تنگ میشه واسه خودمی که همیشه هر موقع که باید نه میگفتم خفه شدم و گفتم عیبی نداره ساکت باش هیچی نگو اخه چرا؟ خوب بابا واسه اینکه دوسش داری واسه اینکه اگه بگی نه میزاره میره واسه اینکه یاد گرفتی که اگه میخوای کسی و داشته باشی همیشه باید یه کاری کنی که ناراحت نشه بس نیست این همه دلیل بچگانه؟؟ اره وقتی به این چیزا فکر میکنم مبینم که این روزا عجیب دلم هوای خودم و کرده هوای اینکه با جرات بگم نه دیگه نمیخوام... میگن همچنان باید دلخوش بود دلخوش به زخمهایمان ...زخمهای ماندگار ولی با این همه بازم یادم میمونه که ؛ حرفی نزنم که به کسی بر بخورد ...کاری نکنم که کسی ناراحت شود....خطی ننویسم که آزار بده کسی رو ...یادم نره اگر کسی حرفی زد به دل نگیرم.... يادم باشد که روز روزگار خوش است ؛همه دل دلی دارند که نباید ازرده اش کنم و تنها دل من دل نيست.ولی اگه یه روز ببینم اون با من ناراحته کاری میکنم که ازم متنفر بشه بعد تنهاش میزارم که بعدش غصه نخوره مثه کاری که الان کردم :((
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • تماس با ما
    EMAIL : sdmd7572@yahoo.com
    آمار سایت
  • کل مطالب : 130
  • کل نظرات : 93
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 42
  • باردید دیروز : 23
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 42
  • بازدید ماه : 106
  • بازدید سال : 1,031
  • بازدید کلی : 20,243
  • کدهای اختصاصی




    مرجع کد آهنگ برای وبلاگ