به ســـــلامتی خودم!!
چراشـــــو نپرس؛
به ســـــلامتی خودم!!
چراشـــــو نپرس؛
من و ته سیگار و پنجره ی نیمه باز....
مانده ایم کدامیک برای سقوط مناسب تریم....
هــَرکـَسي ...
بـه سـَهمـه خود ...
ازدُنيـا چـيزي بـَرميدارد ...
مـَن ازدُنيـا دست بـَرداشتـه ام ...
می روم اما بدان بهانه ای برای ماندنم نمانده.
بهانه ای که بتوانم دوباره حس با تو بودن را تکرار کنم.
سختی ها را به جان خریده و از دیارت دور خواهم شد.
به تنهایی خواهم رفت حتی بی سایه ام؟
چشمهایت را خیس نکن
و به اتنظار بازگشتم نباش.
من برای بی تو بودن آماده ام
دلــتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر √
غــــم . . . ؟ حــاضــر √
درد . . . ؟ حــاضــر √
تنهایی . . . ؟ حــاضــر √
عــشــق . . . ؟غایب
بلنـــــــــدتر میخوانـــــــــم ، عشــــــــــق . . . ؟ غایب
باز هـــــــم نیامــــــــده ؟ ؟ ؟ ! ! !
غیبـــــــــت هایــــــش از حـــــــــد مجاز چنـــــــــدیست کــه گذشتـــــــــه ،
اخــــــــــراجش میــــــــــــــکنم.هم خودش وهم خاطراتش را ...
هر که آید گوید: گریه کن، تسکین است گریه آرام دل غمگین است چند سالی است که من می گریم در پی تسکینم ولی ای کاش کسی می دانست چند دریا بین ما فاصله است من و آرام دل غمگینم
ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم
هر جا که پا میذارم تو رو اونجا میبینم
یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود
قصهی غربت تو قد صد تا قصه بود
یاد تو هر جا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونههای خیسمو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لب قصههای خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد
آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده
یادتو هرجا که هستم با منه
داره عمر منو آتیش میزنه
اگه من عاشق دیوار بودم .. ترک میخورد و یه پنجره میشد
اگه غم چشامو آینه میدید .. دلش درگیر این منظره میشد
اگه تنهاییمو به شب میگفتم .. همه شهرو برام بیدار میکرد
اگه با کوه درددل میکردم .. صدامو لااقل تکرار میکرد
نشون میدی به من بیاعتنایی .. تو رو میخوام ولی به چه بهایی!؟
شاید با مهربونی زیادم .. خودمو اشتباه توضیح دادم!
منم اونکه میون شب تیره .. نتونست هیچکی نادیدهم بگیره!
همونکه با نگاهش به تو فهموند .. میشه مغرور بود اما نرنجوند!
میرم جایی که گریهم بیصدا شه .. فراموش کردنم آسون نباشه
از این تقدیر میلرزه وجودم .. من امتحانمو پس داده بودم
بـایـد کـسـی را پـیـدا کـنـم
کـه دوسـتـم داشـتـه بـاشـد (!)
آنـقـدر کـه یـکـی از ایـن شـب هـای لـعـنـتـی
آغـوشـش را بـرای مـن و یـک دنـیـا خـسـتـگـی اَم بـگـشـایـد…
هـیـچ نـگـویـد!
هـیـچ نـپـرسـد…
فـقـط مـرا در آغـوش بـگـیـرد…
بـعـد هـمـانـجـا بـمـیـرم (!!!!!!)
تـا نـبـیـنـم روزهـای آیـنـده را ×
روزهـایـی کـه دروغ مـیـگـویـد ×o
روزهـایـی کـه دیـگـر دوسـتـم نـدارد ×
روزهـایـی کـه دیـگـر مـرا در آغـوش نـمـیـگـیـرد ×
روزهـایـی کـه عـاشـق دیـگـری مـیـشـود….
آرام چشم هایت را ببند ...
یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است ...
یک نفر که از تمام زیبایی های دنیا تنها تو را باور دارد ...
چقدرسخته که باشم تو نباشی/چقدر سخته ببینم رفته باشی/همیشه با من و با من تو بودی/
همیشه همدم غم هام تو بودی/ دیگه باکی بگم باکی بخندم؟/دیگه باکی بگم از غم و دردم/ یادت
هست اون عهدی که من با تو بستم؟/بمونم در کنارت تا زنده هستم .
دل به دلم که ندادی ، پا به پایم که نیامدی ، دست در دستم که نگذاشتی
سر به سرم دیگر نگذار که قولش را به بیابان داده ام ...